ویترین تجربه ها

تجربه ظهور یک موسسه پایان نامه نویسی

تجربه یک پایان نامه نویس که اشک شما را در می آورد

اگر در خیابان انقلاب قدم زده باشید حتما با افرادی روبرو شده اید که فریاد میزنند «پایان نامه… مقاله ISI…» این افراد اصطلاحا «دادزن» نام دارند و به صورت ساعتی حقوق دریافت می کنند. ممکن است گذر شما به این موسسات نیز خورده باشد. سایت های انجام پایان نامه طبق دستور قضایی از سال 1396 در صف فیلتر قرار گرفتند که از میان آنها فیلترینگ تنها نصیب موسسه تزنویسان شد.

از سال 1396 موسساتی مانند همیاری و سروک پلمپ شدند اما همواره در پاساژهای حوالی میدان انقلاب موسسات بسیاری در حال فعالیت هستند و همچنان دادزن ها مشغول انجام وظیفه هستند.

از مشاوره تحصیلی تا پایان نامه نویسی

ما بر آن شدیم که با یکی از افرادی که در یکی از این موسسات فعالیت می کند و چندین ساله در صنف انجام پایان نامه به صورت غیررسمی فعالیت می کند گفتگویی دوستانه داشته باشیم.

نوشته های مشابه

این شخص تاکنون 100 پایان نامه در رشته های علوم انسانی نوشته است.

وی در پاسخ به این سوال که «ماجرا از کجا شروع شد؟» فرمود:

«در ابتدا ما به عنوان مشاور فعالیت می کردیم، به کنکوری ها به صورت خصوصی تدریس می کردیم، همچنین برای انتخاب رشته مشاوره میدادیم یا دانشجویانی که به دنبال راه اندازی کسب و کار بودند از ما مشاوره دریافت می کردند و به هریک می گفتیم چه رشته ای برای آنها مناسب تر است. اما رفته رفته با تماس های مختلفی روبرو شدیم که از ما سراغ شخصی مطمئن را می گرفتند تا انجام پایان نامه خود را به آنها بسپارند. ما که متقاضیان بسیار اندکی داشتیم در آستانه ورشکستگی بودیم و به ناچار از مشاوران درخواست می کردیم تا در انجام پایان نامه به ایشان کمک کنند و در کمال ناباوری مشاورین میگفتند مدت بسیاری است برای دانشجویان پایان نامه انجام می دهند.»

وی افزود: «قرار نبود در این مسیر قرار بگیریم اما بازار این تصمیم را برای ما گرفت و ما به عنوان افرادی تحصیل کرده مستحق جایگاه خیلی بهتری بودیم.»

در دوراهی اخلاق: آیا کاری که می کنید درست است؟

از وی پرسیدیم که آیا این فعالیت شما ار نظر اخلاقی درست است؟ مثلا اگر پایان نامه یک پزشک را بنویسید و در آینده تبدیل به یک جراجی شود که سواد کافی ندارد، یا یک شخصی که به یک پست مدیریتی برسد که لایقش نیست، آیا فکر کردن به این موضوع باعث نمی شود درباره فعالیتی که می کنید کمی شک کنید؟

او گفت: «بله شما نخستین کسی نیستید که به این موضوع اشاره می کنید. واقعیت را باید پذیرفت و واقعیت این است که پزشکی بیشتر تجربه است تا نوشتن تز، این مورد روی وکالت هم صادق است؛ شاید یک فردی را ببینید که دکتری حقوق دارد و حقوق دان خوبی است، شاید حتی پاورقی های کتاب ها را هم حفظ باشد اما اگر یک مشکل حقوقی داشته باشید فقط یک وکیل پایه یک دادگستری می تواند به شما کمک کند، اینطور نیست؟»

وی افزود: «بگذارید واضح بیان کنم، بین مباحث تئوری و صنعت زمین تا آسمان فاصله است؛ یک دانشجوی رشته کامپیوتر شاید برنامه نویسی به زبان C را در دانشگاه یاد بگیرد که اگر یا کامپیوتر آشنایی داشته باشید متوجه عرایض بنده می شوید، اما وقتی همان دانشجو بخواهد وارد بازار کار شود می بایست در بیرون از دانشگاه چیزهای بسیاری را یاد بگیرد. من منکر آنچه که در دانشگاه تدریس می شود نیستم اما علم و تکنولوژی به سرعت در حال رشد است و اگر دانشجویی نتواند خود را آپدیت کند، بیکار خواهد ماند.»

آیا صاحب بازی، خودش هم داخل بازی است؟

این سوال برای ما مطرح شد که «ما طبق تحقیقات میدانی متوجه شده ایم بسیاری از افرادی که در میدان انقلاب کسب و کار پایان نامه دارند افراد تحصیل کرده ای نیستند، از ایشان در مورد تحصیلات و سابقه فعالیت شان پرسیدیم.»

وی گفت: «بنده دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی هستم (از یکی از دانشگاه های سراسری تهران) و بیش از 10 مقاله ISI تاکنون در مجلات معتبر به چاپ رسانده ام که 4 عدد از آن مجلات Open Access هستند و در آغاز کار پایان نامه ها را شخصا انجام میدادم اما خودتان بهتر میدانید نمیتوان هم مدیر بود و هم مجری و افرادی که پایان نامه می نویسند بدون شک از من باسواد تر هستند و اساتید قابل اخترامی هستند که ایشان هم به دلیل مشکلات مالی و وضعیت اقتصادی موجود پایان نامه می نویسند»

آیا این شغل رویایی شماست؟

وی در پاسخ به این سوال که آیا این کسب و کار را واقعا دوست دارد یا خیر فرمود «قطعا علاقه داشتم در رشته تحصیلی خودم فعالیت کنم، رشته ای که در آن درس خوانده ام؛ به اقتضای شرایط زندگی و اقتصادی در حال حاضر در این صنف هستم.»

وی افزود «در شرایط حاضر، انجام پایان‌نامه نسبت به سایر کارها دست به نقد تر است و از آنجایی که عاشق پژوهش هستم، به عنوان یک پژوهشگر، پژوهش شغل رویایی من است اما ترجیح من این بود برای خودم پژوهش کنم تا دیگران…»

بازار کار چطور است؟

وی در پاسخ به این سؤال که آیا از درآمد کاری که در آن هستید رضایت دارید فرمود «بر خلاف تصور دیگران، بازار پایان‌نامه نویسی خوب نیست، اگر هزینه انجام پروپوزال در سال های قبل 2 میلیون تومان بود، در حال حاضر نیز 2 میلیون تومان است و دانشجویان با این قیمت راضی نیستند و به دنبال این هستند تا با هزینه خیلی پایین‌تر این کار انجام شود و محقق ها و اساتیدی که با ما همکاری می کنند نیز بارها اعلام کرده اند این هزینه ها کفاف زندگی شان را نمی دهد زیرا کار پژوهشی بسیار زمانبر است و نیازمند حوصله فراونی است.»

وی افزود: «حتی اگر به بهترین شکل برای دانشجو پروپوزال بنویسیم، اساتید از دانشجو ایراد خواهند گرفت و بارها و بارها پروپوزال نیازمند اصلاحات است؛ ممکن است یک دانشجو یک سال با ما در ارتباط باشد تا بتواند به مرحله دفاع از پایان نامه برسد زیرا متاسفانه بسیاری از دانشجویانی که کار را از ما تحویل می گیرند، بدون آنکه سعی کنند آن را بخوانند و به تسلط برسند تا بتوانند با استاد راهنمای خود گفتگوی موثری داشته باشند، ترجیح می دهند فایل را باز نکنند؛ حتی پیش آمده است که دانشجو حتی کار کردن با فایل ورد را نمی داند و از ما میخواهد تا اسم و مشخصات وی را بنویسیم و سپس فایل را برای ایشان بفرستیم که در معرض چنین حقایقی بودن ما را آزرده خاطر کرده است.»

همچنین افزود: «متاسفانه این شغل بر زندگی شخصی ما نیز تاثیر گذاشته است؛ به عنوان مثال، تلفن های موسسه همه ساعت از شبانه روز زنگ میخورد و ما باید پاسخگوی دانشجویان باشیم و این باعث شده است تا نتوانیم کاز و زندگی شخصی خود را به درستی تفکیک کنیم و چندی پیش تجربه طلاق داشته ام که همین تجربه از آثار غیرمستقیم همین شغل لعنتی است که برای ادامه زندگی، باید به کار خود با قدرت ادامه بدهم.»

به نظر می رسد افرادی که با کارهای پژوهشی سر و کار داشته اند، در نقطه ای از زندگی خود با مشکلات مالی روبرو شده اند و انجام کارهای پژوهشی یکی دم دست ترین کارها بوده است. به امید آن روز که هیچ شخصی برای امرار معاش شغلی را انتخاب نکند که به آن علاقه ندارد و امید بر آن است که راه حلی برای این افراد پیدا شود.

مرسی که این مطلب رو خوندی، اگه دوست داشته باشی میتونی تجربه کاریت رو بذاری تو ویترین تا بقیه ببینن
5/5 - (6 امتیاز)

مازیار مرادی

اگر همۀ دارایی خود را صدقه دهم و تن خویش به شعله‌های آتش بسپارم، امّا عشق نداشته باشم، هیچ سود نمی‌برم. عشق بردبار و مهربان است؛ عشق حسد نمی‌برد؛ عشق فخر نمی‌فروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمی‌جوید؛ به آسانی خشمگین نمی‌شود و کینه به دل نمی‌گیرد؛ عشق از بدی مسرور نمی‌شود، امّا با حقیقت شادی می‌کند. عشق با همه چیز مدارا می‌کند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری می‌کند. عشق هرگز پایان نمی‌پذیرد. امّا نبوّتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد.

‫2 دیدگاه ها

  1. من خودم پژوهشگر هستم. همه موسسات پایان نامه نویسی رو باهاشون کار کردم. بعضیاشون قبلاً کافی نت بودن چون تقاضا وجود داشت کم کم اومدن تو این کار و چون درآمد خوبی داشت توش موندن

    1. رفته بودم پایان نامه رو بدم کارش رو انجام بدن اونی که دفتر داشت دیپلم هم نداشت می اومد واسه آدم کری میخواند نزدیک بود باهاش دعوام شه

دکمه بازگشت به بالا